ابوذر فرمود: آذوقه و پس انداز من در زمان پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) همیشه یک من خرما بوده، و تا زنده ام از این مقدار زیاده نخواهم کرد. عطاء گوید: ابوذر را دیدم لباس کهنه ای به تن کرده و نماز می خواند، گفتم: ابوذر مگر لباس بهتری نداری؟ گفت: اگر داشتم دربرم می دیدی. گفتم: مدتی تو را با دو جامه می دیدم؛ گفت: به پسر برادرم که محتاج تر از خودم بود دادم، گفتم: به خدا تو خود محتاجی، سر به آسمان بلند کرده و گفت: آری بار خدایا به آمرزش تو محتاجم. سپس گفت: مثل اینکه دنیا را خیلی مهم گرفته ای، این لباس که در تن من می بینی و لباس دیگری که مخصوص مسجد است، و چند بز برای دوشیدن و نان خورش دارم، چارپائی دارم که آذوقه ام را با آن حمل و نقل می کنم، و زنی دارم که مرا از زحمت تهیه غذا آسوده می کند، چه نعمتی برتر از آن که من دارم؟ به ابوذر گفتند: آیا ملکی تهیه نمی کنی چنانکه فلان کس و فلانی تهیه کرده اند؟ گفت: می خواهم چه کنم برای اینکه آقا و ارباب شوم؟! هر روزی یک شربت از آب با شیر و هفته ای یک پیمانه گندم مرا کفایت می کند.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

آلـیس در سـرزمینِ عجایب !! آموزش مهارت های itوweb هر چی کی بخوای hamechidan121 بتن و فرآورده های بتنی نیوز فوووری مایکل جکسون پادشاه جاودان ترمز بریدگان موفقیت